موری شوارتس قهرمان کتاب سهشنبهها با موری استاد دانشگاه بازنشسته ای که به بیماریای به نام ALS مبتلا شده است که کمکم اعضای بدنش رو از کار میاندازه.
این بیماری ذرهذره اعضای بدنش رو از بین میبره و او رو بهسوی مرگ سوق میده.
موری در آخرین روزهای عمرش هر سهشنبه جلسهای با میچ آلبوم که دانشجوی قدیمی او هست داره که روایت هر کدوم از این جلسات در فصلی از کتاب سهشنبهها با موری اومده.
سهشنبهها با موری در واقع کتابیه که در اون جنبه های مختلف زندگی به زیبایی به تصویر کشیده؛ حتی مرگ!
موری شوارتس شخصیت اصلی کتاب بهعنوان کسی که در اثر بیماری ALS که باعث مرگ تدریجی بیمار میشه، مرگ رو پذیرفته و با این که خودش هم می دونه که در ایستگاه پایان زندگی ایستاده، نگاه متفاوتی توام با آرامش خاصی به دنیا داره!
کتاب سهشنبهها با موری برای هرکسی که بخواد دقیقتر به معنای زندگی نگاه کنه مناسبه.
اگر کسی با روزمرگیها درگیره و اصلا نمی دونه لحظه هاش چه جوری سپری میشن یا به قول خودمون معنی واقعی لحظه لحظه زندگی رو درک نکرده، قطعا این کتاب برای او نوشته شده.
این کتاب توانسته است مرگ و ترس از مرگ را موشکافی کنه و دربارهی اون به زیبایی حرف زده.
سهشنبهها با موری برای هرکسی که مفاهیمی چون فناپذیری، مرگ و پسازاون براش مهمه کتاب مناسبیه.
──── ♡ ────
📚نام کتاب: سه شنبه ها با موری
✒نام نویسنده: میچ آلبوم
📝نام مترجم: رضا زارع
📖نام انتشارات: آثار نور
──── ♡ ────
پ.ن: باید بگم من صحافی و ترجمه این کتاب رو نپسندیدم و احتمالا در آینده خوندن همین کتاب رو از انتشارات بهتری امتحان کنم.
عاشقانهای پر فراز و نشیب از دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی استانبول!
آخرین کتاب تابستون ۹۸.
در ابتدای داستان نمیتونستم شخصیت کمال رو درک کنم، اینکه چجوری هم نمیخواست افسون رو از دست بده و هم میخواست با سیبل نامزد کنه! اما خب به مرور که پیش رفتم روال داستان دستم اومد و از طرفی خوشم اومد که نویسنده خیلی درمورد مردا فانتزی فکر نکرده و یه شخصیت واقعی و نزدیک به واقعیت رو به تصویر کشیده و زمان و جدایی رو عاملی گذشته برای عاشق تر شدن کمال. یعنی هر چه داستان پیش میره میفهمیم که اشتباه میکنیم و تنها چیزی که کمال از زندگی میخواد فقط یه شخصه و اون کسی نیست جز "فسون" یا به قول خانم مترجم همون "افسون"!
از یه جایی به بعد موزه معصومیت چنان تاثیر عمیقی تو قلبم میذاشت که انگار رج به رج قلبمو یکییکی میشکافت و جلو میرفت! :)))
و چنان با کمال همذات پنداری داشتم که تک به تک احساساتش رو با تک به تک سلول های بدنم حس میکردم! :)))
موزه معصومیت شاید در ظاهر یه رمان عاشقانه باشه اما یه رمان عاشقانه خاصه چرا که واقعا جایی به اسم موزه معصومیت تو استانبول وجود داره که در واقع همون خونه افسونه!
در واقع داستان از این قراره که کمال در طول ده سالی که عاشق افسون بود یادگارهایی رو از لحظه به لحظهای که با افسون سپری کرده بود، جمع کرده و ازش موزه ای به نام موره معصومیت تو خونه دو طبقه ای که افسون توش زندگی میکرده ساخته!
در واقع وقتی شما به اخر رمان میرسین با چند تئوری رو به رو میشین که آیا داستان عاشقی پر فراز و نشیب کمال یه داستان واقعیه؟ یا این داستان و این موزه کلا هنر و خلاقیت نویسندهست؟ یا این که نکنه کمال همون خود اورهان پاموکه؟! راستشو بخواین اورهان پاموک هیچوقت به این سه سوال پاسخ نداده!
────♡────
پ.ن: راستی اینم بگم هیچ ترجمه کاملی از این اثر وجود نداره و با اینکه خود کتاب ترجمه شده۵۰۰صفحه ست ولی قریب به سیصد صفحه از کتاب تو ایران سانسور شده! من خودم به زبان ترکی استانبولی تسلط دارم ولی متاسفانه کتاب زبان اصلیشو پیدا نکردم برای همین مجبورا رفتم به سمت ترجمه!
────♡────
📚نام کتاب: موزه معصومیت
✒نام نویسنده: اورهان پاموک
📝نام مترجم: مریم طباطبائیها
📖نام انتشارات: نشر پوینده
──── ♡ ────
نام رمان : شرقی غمگین (اسم این رمان تغییر یافته است)
نویسنده:میناشیردل
ژانر رمان: انتقاداجتماعی_عاشقانه
خلاصه: داستان دو خانواده با دو فرهنگ متفاوت، داستان اشتباهات مدفون در گذشته که امروز سر از خاک درآورده و چون تاوانی آتشین مقابل آدمهای این قصه قد علم کرده است، شاید بیراه نیست که میگویند آتش همیشه به پنبه پاک میافتد...
گاه حرفی که میزنیم، کاری که میکنیم؛ حتی به اندازه ذرهای کوچک؛حتی به اشتباه؛ حتی از روی نادانی، خواه ناخواه شروع زبانه کشیدن آتش تاوان است.
دلی را نشکنیم که خدا در دلهای شکسته جای دارد؛ که یک روز، یک جایی بالاخره زیر تیغ تاوان خواهیم رفت!
این داستان هیچ قهرمانی ندارد. هیچ کس در این داستان بینقص نیست. این داستان گویی یکی از ما یا که همه ماست. داستان تاوان آدم ها در پس حوادث تلخ و شیرین زندگی!
* این رمان در مسابقه برترین رمان مجازی از میان هزاران رمان مجازی با امتیاز ۹۳۱۸ از ۱۰۰۰۰، رتبه دوازدهم را کسب کرده است. *
* اصطلاح رمان مجازی به رمانهایی اطلاق میشود که به صورت کاغذی چاپ نشده و به صورت کامل یا بخشی از آن در فضای مجازی منتشر شده است. *
* کمتر از یک سوم این رمان در انمجن نویسندگی «رمانخونه» منتشر شده است. *