🌸

اولین پست سال 98:))))

خب چه خبر؟ تا اینجا سال خوبی بوده؟😃

برا من که بوده البته اگه خبر سیل و مرگ هموطنام و گیر کردنمون تو بوران شدید گردنه صائینو(ساعین، ثائین، صاعین، سائین... حالا هرچی:| ) فاکتور بگیریم!... به هر حال!

خلاصه که ما برگشتیم به خونه و وقتی که به دو خودمو به دستشویی خونمون رسوندم اولین جمله ای که به ذهنم رسید این بود که هیچ جا خونه خود آدم نمیشه!... آره!

بعد اینکه یکی از قشنگ ترین تفریحای من تو مسافرت خرید کردنه! :| زی زی در جریانه چی میگم! :) :|

این گوگول صورتی-بنفش که خودمم نمیدونم سر و تهش کجاست و وقتی میپوشمش سه دور دور خودم میچرخم هم از عنایات مسافرته که وقتی بابام پرسید چی خریدین مامانم گفت مینا یه چیزی خریده که معلوم نیست چیه ولی خیلی خوشگله! :|😂

حالا از روزی که خریدمش هم اسمش شد "اون چیزی که معلوم نیس چیه ولی خیلی خوشگله"!

و واقعا هم اینجوریه!

شاید تو عکس ساده به نظر بیاد ولی بار اولی که امتحانش کردم سرم از یکی از آستینا بیرون زد و سر شونه اون یکی آستینم افتاد رو آرنج این یکی دستم با این حال وقتی مامانم تو تنم دیدش گفت:

_واییییی چققققددرررر شیکههههه!

با همه این احوالات نمیدونم چرا انقدر ازش خوشم اومد!

فکر کنم عشقم یه همچین چیزیه!

بعضی وقتا نخمون پیش کسایی یا چیزایی گیر میکنه که سر و تهشون معلوم نیست، اصلا معلوم نیست کی به کیه؟ چی به چیه؟ من چته؟ تو چته؟... فقط حال و هوایی که کنارش داری رو دوست داری و به نظرم این فقط شامل عشق به آدم ها نمیشه... بعضی ها عاشق کارشونن، بعضی ها عاشق هنرشونن، عاشق پولشون، خانواده شون، عاشق یه گل یا گیاه، عاشق یه کشور، عاشق یه شهر، عاشق خرید، عاشق کتاب، عاشق سفر و...

به نظرم همینه... عشق یعنی کنار اون شخص یا اون چیز حال و هوات خوب باشه فقط همین!

راستی شما عاشق چی هستین؟! :)