مینا شیردل نمین

رمان‌نویس/فیلمنامه‌نویس/نمایشنامه‌نویس/از عاشقان دنیای نقاشی و عکاسی

با ما از شادی و اندوه بگو...

 

شادمانی شما غمی است که نقاب از چهره خود برداشته باشند.

و همان چاهی که از عمقش صدای خنده های شما به آسمان می رود،

اغلب با اشک های شما پر گشته است.

مگر نه اینست؟

هر چه غم بیشتر به اعماق وجود شما دست بیاندازد، می توانید شادمانی بیشتری را در وجودتان جمع کنید.


تو پست های قبل درمورد کتاب "نغمه های زندگی" براتون حرف زدم.☕📖

────♡────


📚نام کتاب: نغمه های زندگی
✒نام نویسنده: جبران خلیل جبران

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

یاداشت های یک درونگرا (2)

 

 

 

■ درونگراها نمیدونن چطور ریلکس باشن و از محیط لذت ببرن!

 

□ واقعیت اینه که اونا وقتی آرامش دارن که تو خونه یا طبیعتن!

نه وسط محیط های شلوغ!

پس توقع بی جا ازشون نداشته باشین!

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

دخترونه های خونه ما

👗👡👜
من تو خونه ای بزرگ شدم که از اولشم توش پر دختر بود. یعنی تا چشم باز کردم یه عالمه دامن چین دار، تور و پف و صورتی و لاک و کفشای تق تقی و عروسک های موبور و چشم روشن و... دورم دیدم! قبل از ازدواج خواهرام، مامان همیشه از رد لک رژ و ریملایی که روی آینه یا میز آینه مون بود شاکی بود، از موهای بلندی که گاها می ریخت رو زمین یا لک لاکی که می خورد رو فرش اتاقمون و خدا، خدا می کردیم چشم مامان بهش نیفته! (البته الانم از من شاکیه ولی خب کمتر😅) سلیقه هامون با هم متفاوت بود؛ اما این دلیل نمی شد گاها کیف و کفش و لباس های همو دزدکی کش نریم! :)))) و بعد وقتی صاحبش فهمید بگیم خودت چرا اون روزی فلان چیز منو برداشتی و آخرش با داد مامان که میگفت تمومش کنین خفه میشدیم! :)))) مثلا بیتا(خواهر بزرگترم) میشه گفت همیشه استایلش آوانگارد بوده، دوقلوها (شیدا و شیوا) همیشه کلاسیک و شیک بودن و من... من یه تغاری بوهمین عجق جوق بی حوصله شل و ول بودم که همیشه مورد انتقاد خواهرای بزرگترش بود و کلی با لباس پوشیدنش حرصشون می داد!😂 می خوام بگم آدما با هر سلیقه و استایلی می تونن کنار هم زندگی کنن، با هر عقیده ای، با هر پوششی؛ اما چیزی که مهمه اینه که بلد باشن چه جوری به عقاید و سلایق همدیگه احترام بذارن! :) آره در واقع چیزی که مهمه اینه! باید وقتی به کسی نگاه می کنیم مدام عینک قضاوت به چشممون نزنیم، چرا مانتوش اینجوریه؟ چرا روسریش اونجوریه؟ کفشش از اون ارزوناست؟ کیفش که برند نیست؟ اصلا از فشن سر در میاره؟ به کسی که لباسش ارزونه ولی تمیزه نگیم چیپ! به کسی که گرانج یا گوتیک میپوشه با تعجب نگاه نکنیم! به کسی که بوهمین میپوشه نگیم شلوغ پلوغ و خنزر و پنزری! به کسی که کلاسیک میپوشه نگیم ساده! به کسی که آوانگارد میپوشه نگیم اوم یجوریهههه...! به کسی که مارک میپوشه نگیم مرفه بی درد! آدما رو همون جوری که هستن قبول کنیم و بدونیم که هر کسی متناسب با موقعیت فرهنگی، رفاهی و اجتماعی خودش لباس میپوشه و مطمئنا با اون چیزی که تنشه خوشحاله! :) آدما رو به خاطر قلبی که پشت لباس هاشون پنهون شده دوست داشته باشیم! :)
سوال: شما چه استایلی رو دوس دارین؟ من خودم بوهمینو دوس دارم ولی نمیتونم بگم دائما رو همین استایلم...
──── ♡ ────

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

باغ شهاب سنگ

 

🎬🎥
من هیچوقت فکر نمیکردم cdrama بتونه روی دست kdrama بزنه!😐 فقط بگم انققققدر ازش خوشم اومد که بعد دیدنش هر چی سریال k و c دیدمو بی خیال شدم!😑 خیلییییی خوبه...
اگه دیدین نظرتونو کامنت بذارین☺
──── ♡ ──── نظرم: من این f4 ای که تو این سریال بود از همه ی f4ها دوست داشتنی تر بود حالا بگین چرا؟ چون تو این سریال شخصیت های اف چهار خیلی قویتر شخصیت پردازی شده بودن، یه جوری که حتی استایل لباس پوشیدنشون هم با شخصیت هاشون هماهنگ شده بود و از اون گذشته بازیگرای این ورژن فوق العاده نقششونو طبیعی تر نسبت به اون یکی ورژن ها بازی کردن. کلا از موسیقی متن گرفته تا طراحی لباس و گریم شخصیت ها و طراحی دکور صحنه، همه و همه خیلی قوی تر بودن. و یه چیزی که تو این سری توجهم رو جلب کرد این بود که بر خلاف اف چهارای دیگه که با پول بابا پز میدن اینا یه جورایی با استعدادن و خیلی دوست دارن روی پای خودشون بایستن. کلا این سری از اف چهارا بی نهایت دوست داشتنین :)))) نکته مشترک اف چهار ها که خیلی قابل توجهه اینه که همه ی اعضا هر چه قدر هم با هم مشکل داشته باشند حتی اگه هر دوشون از یه دختر خوششون بیاد باز هم هوای همدیگرو دارن و در اوج قدرت، مظلومیتی که دارن اینه که جز همدیگه کسی رو ندارن... پس فکر نکنین دیدن این سریالا وقت تلف کردنه دوستی درس مهمیه که این سری سریالای اف چهار بهمون میدن... چیزی که این روزا شاید بیشترمون از دست دادیم... باغ شهاب سنگ یه سریال چینیه نه کره ای برای همین شاید اولش مثل من از زبون چینی خوشتون نیاد ولی خیلی سریع بهش عادت می کنید.
روی هازولی هم کراش داشتم! بار اولی که دیدمش... از شانسای هم متنفر بودم... هنوزم متنفرم! ولی سبک زندگیشو دوست دارم! فکر کن دوزار ته جیبش نیست تا تقی به توقی میخوره با دوستاش میره سفر خارجه:| مامان و باباشم انقدر روشن فکرن که میذارن دوز پسرش شبو خونشون بمونه:| 😹ㄱㄱㄱㄱㄱㄱ پسر شاخ دانشگاه عاشقشه(سه) اون یکی پسر شاخ دانشگاهم هواشو داره(لی) :||||| کلا خرشانسه... حالا خوبه حوصله کپشن نداشتم چقدر فک زدم:|
سریال چینی یا کره ای؟
پ.ن: یا برین ببین یا بازم برین ببینین! :|

──── ♡ ────

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

توآیلایت

 

📚
📚نام کتاب: گرگ و میش
نام نویسنده: استفنی مه یر
📖نام مترجم: مهدی امینی
📝نام انتشارات: نشر سایه گستر
──── ♡ ────
📚نام کتاب: ماه نو
نام نویسنده: استفنی مه یر
📖نام مترجم: فرانک محمدی
📝نام انتشارات: انتشارات عقیل
──── ♡ ────
مدت ها بود بعد دیدن فیلم دنبال کتاب ها بودم؛ اما پیدا نمی کردم. خب تو اردبیل تعداد انگشت شماری کتابفروشی هست که من به همه شون سر زدم و واقعا نتونستم پیدا کنم تا این که کاملا اتفاقی این دو کتابو تو کتابخونه پیدا کردم.
وااااای اگه بدونین چه ذوقی کردم.
هر چند تو بعضی جمله ها یا پاراگراف ها (مخصوصا تو گرگ و میش) دل خوشی از ترجمه نداشتم؛ اما باز هم برای هزارمین بار به این نتیجه رسیدم که واقعا نمیشه حاصل زحمات یک نویسنده رو تو فیلم جا داد!
با این که من عاشق فیلمشم؛ اما فکر می کنم از خوندن کتاب ها لذت بیشتری بردم! :)
نظر شما چیه؟
فیلمش یا کتابش؟
──── ♡ ────

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

جین ایر

 

عاشقانه ای خاص و کلاسیک با توصیفات و فضاسازی های فوق العاده به طوری که به راحتی می تونید

پیراهن های پف دار، کلاه های پردار و شنل های پوستین زنانه رو به چشم ببینید

و پا به پای جین ایر در خلنگ زار ها قدم بزنید، نقاشی بکشید و عاشق بشید.😊

جز معدود رمان هایی بود که بدون این که بتونم لحظه ای رهاش کنم،

کلمه به کلمه و سطر به سطرش رو تو کمتر از 24 ساعت تموم کردم!☺

اگه مثل من جز اون دسته از آدم هایی هستین که عاشق عاشقانه های کلاسیکه،

پس حتما باید جین ایر رو بخونید،

بدون هیچ تردیدی!

──── ♡ ────

📚نام کتاب: جین ایر

✒نام نویسنده: شارلوت برونته

📝نام مترجم: نوشین ابراهیمی

📖نام انتشارات: نشر افق

──── ♡ ────

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

یادداشت‌های یک درونگرا (۱)

 

زمان زیادی گذشت تا فهمیدم،

مفهوم شادی برای من

متفاوت تر از آن چه هست که

آدم های اطرافم از من می‌خواهند!

من آدم مهمانی‌های شلوغ و اکیپ‌های پرشور مختلط نبودم،

من آدم عاشقی‌های بی‌پروا و روزهای شلوغ جوانی نبودم،

من همیشه آن قدر ساده بودم که

سادگیم موجب دلزدگی آدم‌ها می‌شد.

عجیب بودم و غیر قابل درک!

آخر کدام آدمی با چند صفحه کتاب و

یک فنجان چای یا قهوه

و قسمت جدید سریالش 

خوش‌حال می‌شود؟

چه قدر عجیب...

نه؟!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

موزه معصومیت

 

عاشقانه‌ای پر فراز و نشیب از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی استانبول!
آخرین کتاب تابستون ۹۸.
در ابتدای داستان نمی‌تونستم شخصیت کمال رو درک کنم، این‌که چجوری هم نمی‌خواست افسون رو از دست بده و هم می‌خواست با سیبل نامزد کنه! اما خب به مرور که پیش رفتم روال داستان دستم اومد و از طرفی خوشم اومد که نویسنده خیلی درمورد مردا فانتزی فکر نکرده و یه شخصیت واقعی و نزدیک به واقعیت رو به تصویر کشیده و زمان و جدایی رو عاملی گذشته برای عاشق تر شدن کمال. یعنی هر چه داستان پیش می‌ره می‌فهمیم که اشتباه می‌کنیم و تنها چیزی که کمال از زندگی می‌خواد فقط یه شخصه و اون کسی نیست جز "فسون" یا به قول خانم مترجم همون "افسون"!
از یه جایی به بعد موزه معصومیت چنان تاثیر عمیقی تو قلبم می‌ذاشت که انگار رج به رج قلبمو یکی‌یکی می‌شکافت و جلو می‌رفت! :)))
و چنان با کمال همذات پنداری داشتم که تک به تک احساساتش رو با تک به تک سلول های بدنم حس می‌کردم! :)))
موزه معصومیت شاید در ظاهر یه رمان عاشقانه باشه اما یه رمان عاشقانه خاصه چرا که واقعا جایی به اسم موزه معصومیت تو استانبول وجود داره که در واقع همون خونه افسونه!
در واقع داستان از این قراره که کمال در طول ده سالی که عاشق افسون بود یادگارهایی رو از لحظه به لحظه‌ای که با افسون سپری کرده بود، جمع کرده و ازش موزه ای به نام موره معصومیت تو خونه دو طبقه ای که افسون توش زندگی می‌کرده ساخته!
در واقع وقتی شما به اخر رمان می‌رسین با چند تئوری رو به رو می‌شین که آیا داستان عاشقی پر فراز و نشیب کمال یه داستان واقعیه؟ یا این داستان و این موزه کلا هنر و خلاقیت نویسنده‌ست؟ یا این که نکنه کمال همون خود اورهان پاموکه؟! راستشو بخواین اورهان پاموک هیچ‌وقت به این سه سوال پاسخ نداده!
────♡────
پ.ن: راستی اینم بگم هیچ ترجمه کاملی از این اثر وجود نداره و با اینکه خود کتاب ترجمه شده۵۰۰صفحه ست ولی قریب به سیصد صفحه از کتاب تو ایران سانسور شده! من خودم به زبان ترکی استانبولی تسلط دارم ولی متاسفانه کتاب زبان اصلیشو پیدا نکردم برای همین مجبورا رفتم به سمت ترجمه!
────♡────
📚نام کتاب: موزه معصومیت
✒نام نویسنده: اورهان پاموک
📝نام مترجم: مریم طباطبائیها
📖نام انتشارات: نشر پوینده

──── ♡ ────

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

هنر ظریف بی‌خیالی


خوشحال‌تر باش! باهوش‌تر باش! بهتر از دیگران باش! سریع‌تر باش! پولدارتر باش! محبوب‌تر یا مؤثرتر باش!
منسون میگه:
تو همه‌ این پیام‌ها، نوعی تأکید بر نداشته‌های افراد وجود داره. درحالی که کلید رسیدن به زندگی خوب، نه در اهمیت دادن به چیزهای بیشتر و فوق العاده، بلکه در اهمیت دادن به چیزهای کمتر است؛ به بیانی اهمیت دادن به چیزی که حقیقی و در دسترس باشه.
مارک منسون نشون می‌ده که تو عصر حا‌ضر چگونه جستجوی صریح ایده‌آل‌هایی مثل شادکامی، امید و آرامش شخص رو از زندگی شاد و آروم و امیدوار محروم کرده!
من این کتابو دوست داشتم چون منسون بهم میگفت اشکالی نداره اگه بعضی موانع باعث بشه به بعضی از اهدافمون نرسیم در عوض مطمئن باش که دنیا به جای اون چیزهای قشنگتری بهت میده و چه بسا اون چیزی که به دست میاریم خیلی باارزش تر از چیزی باشه که دنیا نخواسته بهمون بده...
────♡────
پیام اصلی این کتاب اینه که:
اساساً ما طوری تکامل پیداکرده‌ایم که همیشه چیزی برایمان مهم باشد و به آن اهمیت بدهیم، پس  وقتی از بی‌خیالی حرف می‌زنیم منظورمان بی‌تفاوتی و یا مهم نبودن هیچ‌چیز نیست. بلکه مسئله اصلی و پرسش اصلی این است که به چه چیزی اهمیت بدهیم؟ چه چیزی را برای اهمیت دادن انتخاب کنیم و چگونه نسبت به چیزهایی که برایمان مهم نیست بی‌خیال بشویم.
بی‌خیالی یعنی ما خردمندانه اهدافی را برای مهم بودن و اهمیت داشتن انتخاب کنیم و به ‌سختی‌ها و مشکلاتی که در راه رسیدن به آنها مواجه می‌شویم اهمیت ندهیم. بنابراین به اینجا می‌رسیم که بلوغ و پختگی یعنی نسبت به چیزهایی که باید به آنها اهمیت بدهیم، گزینشی‌تر عمل می‌کنیم و تنها زمانی به چیزی اهمیت دهیم که آن چیز واقعاً ارزش اهمیت دادن داشته باشد. بنابراین بی‌خیالی ساده است اما آسان نیست!
────♡────
📚نام کتاب: هنر ظریف بی خیالی
✒نام نویسنده: مارک منسون
📖نام انتشارات: کلید آموزش
📒مترجم: واحد ترجمه کلید آموزش
────♡────

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL

ملت عشق...

ملت عشق کتابی که بهم آرامش داد!

دلیل این که خوندنش رو به تاخیر می‌انداختم این بود که

فکر می‌کردم ممکنه با خوندنش حوصله‌م سر بره

یا یه همچین چیزی، ولی بر خلاف تصورم نه تنها حوصله‌م سر نرفت

بلکه نتونستم لحظه‌ای از خوندنش دست بکشم یا وقتایی هم که نمی‌خوندمش از فکرش بیرون بیام!

شبا موقع خواب به حرف های شمس تبریزی  و عزیز.زهارا فکر می‌کردم و

روزمرگیای خودم یا شاید آینده ای رو که ممکنه برام پیش بیاد رو با زندگی الا مقایسه می‌کردم.🎶

سطر به سطر ملت عشق آرامش خاصی رو بهم داد.

انگار همون‌طور که الا از حرف های شمس و عزیز آرامش می‌گرفت، منم از این کتاب آرامش می‌گرفتم.😊

حرف ها و رازهایی که شمس از عشق، تفسیر قرآن و زندگی می‌گفت برام لذت بخش بود.

دروغ چرا بخش مربوط به زمان قدیم رمان رو بیشتر دوست داشتم ولی تغییرات جسورانه و تابوشکنانه زندگی الا هم برام جذاب بود.🌟

به نظر من ملت عشق واقعا یک کتاب فوق‌العاده عالی و لذت‌بخشه که می‌شه کمبودهای اون رو نادیده گرفت و

بی‌نهایت از خوندن اون لذت برد.

هنگام مطالعه ملت عشق احساس خوبی داشتم و به همه دوستان پیشنهاد می‌کنم این کتاب رو مطالعه کنند و لذت ببرند.💎
────♡────
📚نام کتاب: ملت‌عشق
✒نام نویسنده: الیف‌شافاک
📖نام انتشارات: فانوس‌دانش
📒مترجم: محمدجواد‌نعمتی
────♡────

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
MINA SHIRDELL